هنر قالیبافی تصویری

هنر قالیبافی تصویری

از تحولات عمده اي که در طرح و نقش فرش در دوران معاصر در ايران شکل گرفت بافت فرشهاي تصويري بود که از زمان قاجار و با گسترش هنر تصوير سازي در اين دوران بتدريج شروع شد و با گذشت زمان و ظهور استاداني نوگرا و خلاق در عرصه طراحي فرش و نيز بسبب پيشرفتهاي گسترده در صنعت و تکنولوژي از جمله صنعت عکاسي و چاپ اين نوع فرشها به پديده اي در صنعت و هنر فرش ايراني مبدل گشتند و با شناسنامه اي تحت عنوان فرشهاي هنري- تصويري يا همان تابلو فرشهاي معروف امروزي شناخته شدند.

 طرح و نقش اين فرشها سراسر تصوير است  و در برگیرنده طيف وسيعي از تصاوير مختلف می باشند. امروزه اين نوع فرشها با توجه به موضوع، اندازه، تعدد رنگ، قيمت و نوع کاربري آنها که بر زمين نقش نبسته بلکه آويزه مکاني شده و دیده ها را صفا می بخشند از تنوع و جذابيت بيشتري برخوردار شده و استقبال از نوع  فرشهای نفیس و فاخر در قالب تابلو فرش دستباف رو به فزونی است.

اين مقاله بر آن است تا به سير تحول تصوير بافي و در واقع هنر تصوير بافي بر روي فرش بپردازد و اين جنبه از هنر و ظرافتهاي اين نوع از فرش ايراني و نيز شاهکار هنرمندان ايراني در بافت چنين فرشهايي را بيشتر بنماياند تا مگر عظمت و زيبايي آنها بيشتر شناخته گردد. 

وقتی سخن از فرش ایرانی به میان می آید تصویری که عمدتاً از آن تداعی می شود فرشی است که طرح  و نقش آن سراسر آکنده از طرحهای انتزاعی و تجریدی و نقوش اسلیمی و هندسی می باشد. اما باید گفت که همیشه اینطور نبوده است و در کنار  نقوش رايج در فرش ایران، تصاويري از انسان و حیوان نیز در متن فرش ایران از دیر باز گنجانده‌ شده بود.

اگر بخواهيم از وجود تصوير بر روي قاليچه صحبت كنيم شايد آمدن تصاوير انساني بر روي قاليچه‌ پازيريك قديمي‌ترين نمونه باشد.[1] قالی پازیریک (Pazyryk Rug)‏ قدیمی‌ترین فرش دنیا است که در سال ۱۹۴۹  میلادی  توسط سرگی ا.رودنکو  (Sergi I. Rudenko), باستان‌شناس روس در دره پازیریک (Pazyryk Valley) واقع در دامنه های جنوبی کوههای آلتای(Altai Mountains) در منطقه سیبری, 79 کیلومتری مرز مغولستان, در کنار اشیاء باستانی دیگری در گور یخ‌زده یکی از فرمانروایان سکایی که از اقوام ایرانی بودند کشف شد. آزمایشهای رادیو کربن نشان داد که قالی پازیریک در قرن پنجم قبل از میلاد بافته شده است و به دلیل انجماد، طی قرون متمادی سالم باقی مانده بود. این قالی که تقریباً چهار گوش است کلاً از پشم بافته شده و حدود 4 متر مربع مساحت دارد (ابعاد آن 2*89/1 متر با لبه های 1*5/1 سانتی متر در کناره ها می باشد)  و رج شمار آن نیز حدود 40 می باشد. اصل این فرش هم اکنون در موزه آرمیتاژ  سن پترزبورگ نگهداشته می شود.

دکتر پرهام در مقاله ای  در خصوص تثبیت  هویت ایرانی  فرش پازیریک اظهار می دارد که کاشف قالی پازیریک پس از بررسی  و تجزیه و تحلیل دقیق اسلوب بافت و نقش مایه ها و سنجیدن آنها با دیگر آثار باز یافته آن دوران, این مهم ترین سند تاریخ فرشبافی را از بافته های ایران هخامنشی در شمار آورد و وجود آن را در گورهای بزرگان سکایی آلتایی به اقتضای هدیه بودن یا مبادله شدن آن در کار داد و ستد دانست. خانم ماریا پاولوینا زاویتوخنینا (Maria Pavloyna Zavittouknina),دبیر کل بخش فرهنگهای ماقبل تاریخ و مدیر آثار باستانی سیبری اتحاد جماهیر شوروی در مورد تصاویر موجود در قالی پازیریک نوشته است که "تصویر سوار کاران, آهوان  در حال چرا, جانوران افسانه ای با سرعقاب و بدن شیر بر آن نقش  بسته اند و حاشیه ای گل دار آن را زینت بخشیده است. این قدیم ترین قالی دنیاست که گواه مهارت خیره کننده قالی بافان ایرانی است." استاد  حشمتی رضوی در کتاب خود تاریخ فرش در خصوص نقشهای این قالی اظهار داشته اند که در حاشیه اول نوعی جانور خیالی درون قاب دیده می شود که پیرامون فرش این قابها تکرار شده اند. در حاشیه دوم 14 نفر سوار بر اسب و 14 نفر پیاده همراه اسبان, همگی در یک جهت در حرکت اند. اسبان کوتاه اندام هستند و دم آنان گره خورده است و هر یک کاکلی به سر دارند. افراد پیاده و سواره که یکی در میان از پی هم می آیند پیکر کنده های تخت جمشید را در ذهن تداعی می کنند. در حاشیه سوم نوعی گل (چهار برگی) که در چهار جهت باز شده اند در سراسر حاشیه تکرار می شوند. در حاشیه چهارم 24 گوزن شاخ پهن کاملاَ شبیه به هم در جهت مخالف اسبان در حال چریده شدن دیده می شوند.شاخهای پهن گوزنهای فرش پازیریک در یک نگاه با شاخهای گوزنهای چند سنگ کنده در طاق بستان مانندگی دارد. در حاشیه پنجم نظیر حاشیه اول باز همان نقش مایه تکرار می شود.از حاشیه ها که بر متن غلبه کرده اند بگذریم متن قالی در وسط دیده می شود که از 24 چهارگوش داخل قاب تشکیل شده که هر قاب در درون یک نگاره هشت پر (شبیه گل نیلوفری) را در میان گرفته اند.

بعلاوه, پروفسور سرگی ا.رودنکو در کتاب خود به نام گورهای منجمد سیبری به وجود فرشهای تصویری ایران در زمان اسکندر نیز اشاره می کند ." در قصر شاهی اسکندر کبیر و جانشینان او در مقابل تخت شاهی فرشهای ظریف و بلندی     می گستراندند. این فرشها خلف فرشهای پرزدار منشا پارسی است که در آنها تصاویر حیوانات و سایر اشیاء منقش      می شد."

متاسفانه اطلاعات ما از چگونگی قالیهای بافته شده در پیش از اسلام و نیز طرحهای آنها  به دلیل معدود بودن اسناد و مدارک لازم از گفته های مورخان و نمونه های اندکی که بدست آمده است تجاوز نمی کند.  اما قالیبافی در دوران قبل از اسلام از هنرهای رایج ایران بود و جنبه های تصویری غنی داشت[2]. اصولاً با توجه به نوع هنر پيش از اسلام ايرانيان مي‌توان گفت كه احتمالاً بافت قالي‌هايي با تصاوير انسان و حيوان پيش از ظهور اسلام در ايران رواج داشته است[3].         

اما پس از آمدن اسلام  در تمام پهنه ایران  قالی بافی نیز همانند دیگر آثار ایرانی خود را با شرایط جدید تطبیق داد و با توجه به حرمت تصوير در دين مبین اسلام براي مبارزه با بت‌پرستي و خشکاندن ریشه های آن، اگر چه این امر خاص قبایل عرب بود و در ایران معنا نداشت، تصویر بافی و تصویرگرایی از فرش ایران مطرود گردید. "در ایران پیش از ظهور اسلام  نقوش قالی و سایر هنرهای دستی ایران برگرفته از نقش انسان, حیوان و طبیعت بود ولی با سلطه اسلام, شبیه سازی منع شد و به این جهت نقوش قالی با بهره گیری از نقوش تجریدی (استیلیزه) و هندسی به شیوه رمزی و اشاره ای در آمد.[4]"

 آنگونه که استاد تناولی در کتاب خود آورده است با استقرار سلسله‌ی صفوی و گسترش جنبشهای جدید فکری و هنری ، تصویرسازی که تا قبل از آن تنها به بهانه مصور کردن اشعار و داستانها خلق می‌شد و اندازه آنها از حد کتب نجاوز نمی‌کرد، تحولات تازه‌ای پیدا کرد و در اندازه‌های طبیعی و گاه بزرگتر به روی دیوار کاخها و سردر بازارها و حمامها و زیر گنبد و دیوار امامزاده‌ ها و پرده‌های تعزیه خوانها آمد و در بسیاری از رشته‌های دیگر تصویر سازی به عنوان موضوع‌های دلخواه هنرمندان جلوه‌گر شد. اما نفوذ تصویر بر روی فرش کند تر از دیگر هنرها بود؛ زیرا قالی وسیله ای بود برای استفاده روزومره در خانه و هم برای عبادت بر روی آن در مسجدها. با این حال  اولین نشانه های موضوعهای تصویری در همین دوران (قرن 10 و 11 هجری قمری) روی برخی از قالیها هم آمد. ابعاد این تصاویر بیسار کوچک بود و کاربردی در حد گل و بته ها و دیگر نقوش را داشتند و موضوع آنها معمولاً پرندگان و جانواران و یا صحنه هایی از شکار و بزم شاهان و شاهزادگان بود. فرشهایی که دارای این نوع طراحی بودند به فرشها یا قالیچه های طرح شکارگاهی معروف شدند. آنگونه که استاد حشمتی رضوی نیزدر کتاب خود بیان داشته اند نقش منظره شکار در ایران پیش از اسلام در دیوارنگاری و طرحهای مینیاتوری رواج داشته است ولی این نقش در قالی از دوران صفوی آغاز شد. 

فرش هاي شکارگاهي دوره صفويه در زمره نفيس ترين و باشکو هترين فرشهاي تاريخ اين هنر به شمارميروند؛ طرح شکارگاه انواع مختلفی دارد که از آن جمله می توان شکارگاه ترنج دار,شکارگاه درختی, شکارگاه قابقابی که در متن فرش قاب ها به صورت متناوب تكرار مي شوند, نقش های گرفت و گیر كه تصوير حيوانات را به صورت نامتقارن نشان مي دهد و یا شکارگاه سراسری که صحنه شكار سرتاسر متن فرش را به صورت نامتقارن در بر مي گيرد و عمدتاً برگرفته از مينياتورهاي دروان صفوي و شاهنامه فردوسي و يا خمسه نظامي است نظير شكار رستم يا شكار بهرام گور اشاره کرد.

قالی شکارگاه (موزه هنر و صنعت اتریش، وین)

قالی صحنه شكارگاه که اندازه آن  ۶۹۵×۳۲۳ است از نظر زیبایی و ظرافت بافت  بدون تردید شاهكاری از فن قالیبافی جهان است. در واقع بعضی از صاحبنظران معتقدند كه نفیس ترین قالی‌ای است كه تاكنون بافته شده است و تنها فرشی بشمار میرود كه تارو پود و پرز آن از ابریشم است. در هر اینچ (54/2 سانتی متر مربع) آن ۲۷ × ۲۹ گره بكار رفته است و به این دلیل یکی از ریز بافترین فرشهای عهد صفویه است. درمتن قالی نقش حیوانات مختلف دیده می‌شود. شكارچیان سوار بر اسب هستندو اسلحه آنان را نیزه و شمشیر و تیر و كمان و چماق تشكیل می‌دهد. از نقوش حیواناتی كه در این قالی بكار رفته است میتوان به شیر ، پلنگ ، گورخر ، اژدها ، سیمرغ ، خرگوش ، گرگ ، خرس ، آهو و شغال اشاره كرد. بافت این قالی را به کاشان نسبت می دهند.

نقوش فرشتگان در حال ضيافت، بخشی از حاشيه قالی شکارگاه

سایر نمونه هایی از فرشهای طرح شکارگاه

قالی با طرح شکارگاه- سه متری, هفتاد رج, کرک و ابریشم, رنگ متن سبز, رنگ حاشیه کرم- تبریز

اما تصویر به طور کامل از اواخر قرن 12 ه.ق )قرن هجدهم میلادی( وارد هنر قالی بافی ایران گردیده و بعنوان موضوع اصلی طرح فرش قرار گرفت و  در قرن 13 و 14 ه.ق به اوج خود رسید. در این دوران  که مصادف با حکومت سلسله قاجاریه در ایران است تحولاتی در جنبه‌هاي مختلف سیاسی,فرهنگی، اجتماعی  غیره جامعه ایران رخ می دهد و هنر این زمان نیز از این تحولات بی نصیب نمانده دستخوش تغییرات زیادی می شود و به تبع آن تحولاتی در طر حها و نقوش قاليها بوجود می آید.

قاليهاي(عمدتاً قالیچه های) تصويري،گروه نوظهوری از قاليهاي اين دوران است كه نوع بدیعی از طرح و نقش را برخود داشتند و گروه نسبتاً بزرگی از قاليهاي دوره قاجار را تشکیل می دهند .در این دوران به سبب گسترش روابط خارجی و ورود هرچه بیشتر نقاشی های اروپایی, کارت پستال ها و دیگر مصنوعات منقوش اروپایی  توجه بسیاری ازهنرمندان به نقوش طبیعت گرایانه و اروپایی و هنر تصویری غرب جلب می شود و در تمامي هنرها گرايش قابل توجهي به تصويرسازي پديدار می گردد و بصورت يك جنبش همه‌گير توجه هنرمندان را به سوي خود جلب می کند. جنبشي كه پرویز  تناولي آن را "جنبش تصوير سازی" مي‌خواند.

آنگونه که استاد تناولی بیان داشته اند سده سیزدهم و چهاردهم را باید سده های اشاعه هنر تصویر سازی در ایران دانست؛ زیرا در این دو سده  در تمامی هنرها گرایش قابل توجهی به طرف شبیه سازی و طبیعت گرایی پیدا شد و    شبیه سازی به صورت یک جنبش همه گیر توجه هنرمندان را به سوی خود جلب کرد. پیشرو این جنبش البته نقاشان بودند بویژه نقاشان قهوه خانه ای و نقاشان مذهبی که حاصل کار آنها تاثیرات زیادی برروی سلیقه های هنرمندان رشته های دیگر از جمله قلمکارسازان, تصویرگران کتابهای چاپی و قالیبافان گذاشت.

 سازندگان پرده های قلمکار از جمله هنرمندانی بودند که به جنبش تصویر سازی پیوستند و به جای گل و بته های معمولی گذشته تصاویری از داستانهای کهن و کلاسیک ایران  مثل "خسرو وشیرین" و " لیلی و مجنون" را در مقیاس بزرگ بر روی پرده های خود آوردند. پرده های قلمکاری تصویری بزودی جای خود را در خانه های مردم یافت و کم کم توجه فزشبافان شهری را به خود جلب کرد و الگوی کار آنها گردید. پرده قلمکاریهای تصویری از هر لحاظ مدل ایده آلی برای فرشبافان بود. زیرا هم ابعاد آن در حدود ابعاد فرش بود و هم ترکیب بندی آن به خاطر داشتن حاشیه و متن  و غیره از طبیعت فرش دور نبود. از آنجائیکه برخی از قالیچه های تصویری از روی پرده های قلمکار بافته می شد این قالیچه ها نیز "پرده" خوانده می شدند.  این اصطلاح هنوز هم در بین فروشندگان فرش رواج دارد. پرده های تصویری مدل کار فرشبافان شهری از جمله بافندگان تبریز,کرمان , کاشان و اصفهان قرار گرفت.

شایان ذکر است که قلمکاری همان طوری که از اسمش پیداست نقاشی مستقیم با قلم و رنگهای گیاهی روی پارچه کرباس و کتان و چلوار است. این رشته در زمان صفویان در اصفهان رواج پیدا کرد و در زمان قاجار به اوج خود رسید.

به گفته پرویز تناولی به نظر می رسد که شروع و توسعه قلمکارهای تصویری همزمان با کتابهای چاپ سنگی باشد که با پیدایش صنعت چاپ در ایران در اواسط قرن سیزدهم هجری آثار نقاشان و مصوران به دست مردم افتاد و موجب الهام بسیاری از صنعتگران در رشته های مختلف شد و بیش از همه توجه قلمکارسازان را به خود جلب کرد.تصاویر  کتابهای چاپ سنگی از هر لحاظ مدل ایده آلی برای سازندگان قلمکارسازان تصویری بود و خود بخش جدایی ناپذیری از جنبش تصویر سازی در دو قرن گذشته محسوب گردید. برخی از این کتابها بعد از چاپ با دست رنگ می شد و در نتیجه به اجبار از ریزه کاریها و پرکاریهای "مینیاتور سازی" که اساس کار مصوران کتب دستی بود دور می شد. سادگی این تصاویر عامل دیگری برای استفاده هنرمندان رشته های دیگر از جمله پرده قلمکاران و قالیبافان از صفحات مصور این کتابها بود.

بعد از قلمکارهای تصویری و کتابهای چاپ سنگی, عکس و عکاسی نیز  پس از چندی به جنبش تصویر گرایی پیوست و ضمن  تحول در هنر تصویر سازی در ایران در توسعه قالیچه های تصویری نقش بسزایی ایفا کرد. عکس و عکاسی موجب شد تا موضوعهای تازه ای وارد هنر تصویری آن زمان شود و به خصوص در قالیچه های "نقش شاهی" اثر بگذارد. قالیبافان تصویری که تا قبل از آمدن صنعت عکاسی اغلب به بافتن داستانهای حماسی و عشقی می پرداختند از عکس به بافتن چهره شاهان و سرداران پرداختند.[5] با پا گرفتن تفكرات انقلابي در ايران تصاوير مشروطه‌خواهان نيز بر روي متن اين قاليچه‌ها آمد.[6] در واقع هنرمندان با در اختيار داشتن عكسها و تصاوير مختلف، آنها را در قالب طرح قالي )عمدتاً قاليچه(  اجرا ميکردند. طبق نقل استاد تناولی مهم ترین قالیهای شهری که در شهرها و مراکز مهم قالیبافی بافته      می شدند به ترتیب سهمی که در بوجود آوردن قالیهای تصویری داشتند عبارت بودند از: کرمان, کاشان, تبریز و اصفهان. (البته ایشان قالیچه های تصویری را به دو دسته قالیچه های تصویری شهری و قالیچه های تصویری روستایی و عشایری باف تقسیم کرده اند که طبق گفته ایشان  قالیچه های عشایری  از روی نقشه بافته نشده و مبداء آنها متفاوت است).

قالیبافان شهری از روی نقشه ای که به دست نقاش قالی کشیده می شد کار خود را شروع می کردند. نقاشان  قالیها معمولاً موضوعشان را از روی نقاشی و یا عکس انتخاب می کردند و آن را در روی کاغذ شطرنجی به مقیاسی که قالی باید بافته شود بزرگ می نمودند و آن را به دست قالیباف می دادند. از روی این نقشه معمولاً تعدادی قالی بافته می شد که کم و بیش به هم شبیه بودند.

موضوعهای قالیهای شهری بسیار فراوان و مختلف اند. روی این قالیها علاوه بر داستانها و موضوعات ایرانی عجیب ترین موضوعها را مثل نقشه امریکا و کشف آن توسط کرستف کلمب و یا ناپلئون را سوار بر اسب می توان دید. اما بیشترین موضوعها را داستانها و چهره شاهان و اشخاص تشکیل می دهد. سیسیل ادوارد ضمن چاپ نقشه یک قالیچه تصویری که در حدود سال 1318 هجری (1900 میلادی) توسط حسن خان نقاش قالی کرمانی کشیده شده  نوشته است: "در ایران بافتن پرتره یک آقا در روی قالی کاری معمولی  نیست".

قالی تصویری مشاهیر,اوایل سده سیزدهم/نوزدهم,کرمان,362*270 سانتی متر,موزه فرش ایران

در این راستا می توان بعنوان نمونه به قالی تصویری مشاهیر بافته شده در کرمان در قرن نوزدهم میلادی (قالی فوق) اشاره کرد که تصویر 72 تن از پادشاهان باستانی ایران با الهام از شاهنامه به تصویر کشیده  شده ست. هنرمند طراح این قالی از طریق کد گذاری بر روی پرتره ها اسامی و مدت سلطنت هر یک از پادشاهان رادر قاب های ترنج گون حاشیه ذکر نموده است. در این طرح , پرتره نیم رخ جمشید در میانه بالای تصویر و در لابلای پرتره های فشرده و تقریباً نا منظم دیگر سلاطین, مرکز ثقل و کانون توجه واقع شده است. در کتیبه مثلثی شکل بالای تصویر, عبارت                   " سلاطین قدیم ایران" و این بیت به چشم می خورد:

نخست آن خدیوی که کشور گشود       سر پادشاهان کیومرث بود [7]

 شایان ذکر است که هم اکنون نیز بافت فرشهای  تصویری در خصوص پادشاهان رایج است که با نام سلاطین در بازار شناخته می شود.  قالی زیر نمونه ای از قالی در حال بافت با نقشه پادشاهان می باشد.

و بدینگونه بود که قالی های تصویری یا عکسی در طی دو سده‌ی اخیر بخش خاصی از طرحهای قالی ایرانی را به خود اختصاص دادند و ديگر براي مفروش کردن زمين بافته نمی شدند بلکه هدف از بافتن آنها استفاده ديداري بود؛ درست همانند يک تصوير.به اين ترتيب فضاي هنر قالي‌بافي ايران از يك فضاي مثالي تجريدي به يك فضاي اجتماعي تصويري تغيير يافت و  این قالیچه‌ها از لحاظ "فرم" هنري از زير پا به روي ديوار رفتند و از حالت افقي نقوش انتزاعي به حالت عمودي تصاوير فيگوراتيو تغيير موقعيت دادند.[10]

از دوره قاجاریه که بگذریم بافت قالیهای تصویری در دوره پهلوی نیز ادامه داشت و در کنار بافت و طراحی سنتی فرش ایران, ظهور استادان نوگرایی چون رسام عرب زاده, جمشید امینی و موسوی سیرت  دگرگونی شگرفی را  در طراحی و بافت فرشهای تصویری و چهره نگاری بوجود آورد. در این  بین نوآوریهای استاد رسام عرب زاده که از هنرمندان تبریزی بود بگونه ای بوده است که او را آغازگر دوره­ نوینی از هنر فرش ایران دانسته­ اند.رسام عرب زاده بر خلاف سنتهاي رايج در بافت فرش، به كار طرحهاي پرتره و تصاوير بنا هاي تاريخي و نقاشي مينياتور ايراني مي پردازد و از جمله ابتكارات او در اين زمينه بافت آرم شركتهاي تجاري بر قالي است. گفته مي‌شود اگر چه در نقاشي ايران، سايه كاربرد چنداني ندارد اما استاد عرب‌زاده با بهره‌گيري از مضامين طبيعت، سايه را در تابلوهايش به كار گرفت. او طرحهاي سراميك و منبت‌كاري‌هاي درخشاني را در تار و پود قالي جاي داد. تركيب گليم و فرش در يك اثر از آثار ماندگار او به شمار مي‌آيد. او در يكي از آثارش كه براساس داستانهاي شاهنامه فردوسي بافته شد،‌ از 870 رنگ گوناگون استفاده كرد![1]

رسام عرب زاده در اواخر عمر خود با اهداي 66 قطعه از فرشهای نفیس خود , با همكاري شهرداري تهران بنياد فرش رسام عرب زاده را تاسیس کرد. این هنرمند فقید در سال  1376  چشم از جهان فروبست.

فرش شاهنامه  قدیمی ترین اثر موزه فرش رسام عربزاده میباشد وحدود 60  سال ا زعمر آن می گذرد. در رنگ آمیزی این تابلو حدود 870 رنگ به کار برده شده،که از هماهنگی مطلوبی برخوردار میباشد. طرح نقشه زمینه, بارگاه سلطان محمود غزنوی را نشان میدهد که پیرامون آن ملازمان و شاعران نشسته اند و فردوسی سرفرازتر وشاخص تر از دیگران در حال شعرخوانی است. اندازه این فرش 260*315 سانتی متر بوده و دارای رج شمار  می باشد.[10]

درحاشیه فرش 15 مجلس  ازداستانهای برجسته شاهنامه نقاشی شده وابیاتی نیز بر هر داستان نقش بسته است.
بر تارک زمینه اصلی فرش نیز این ابیات آمده است:

بناهای آباد گردد خراب                     ز باران و از تابش آفتاب

 پی افکندم از نظم کاخی بلند              که از باد و باران نیابد گزند

بر این نامه از عمرها بگذرد                   بخواند هر آنکس که دارد خرد

جهان از سخن کرده ام چون بهشت        از این بیش تخم سخن کس نکشت

گلدسته ها اثر تصویری دیگری از استاد  رسام عرب زاده می باشد:

این اثر، چشم اندازی زیبا از گلدسته های مسجد چهارباغ اصفهان است. در کنار گلدسته، درختی کهن با شاخه هایی خشک و برگریزان پاییزی به تصویر کشیده شده است. طراحی و بافت ماهرانه آن، تابلویی شبیه به عکس پدید آورده، بویژه رنگ آمیزی آسمان، سایه روشنهای فضای خزان، کاشیکاری ستون های گلدسته، معرقها و مشبکهای و تلالو تابش خورشید بر سطح گنبد بیانگر توانایی رسام در نقش پردازی طرح ها و کاربست آن در تار و پود قالی است.

استاد سيدابوالحسن موسوي سيرت  نیز که از استادان نوگرای عصر حاضر در طراحی و بافت قالی بویژه قالیهای تصویری و تابلو فرش می باشد در سن هفده سالگی در سال 1339 نگارخانه موسوي را تاسيس كرد. نگارخانه‌اي كه آثار آن هم‌اكنون در صدر موزه‌هاي معتبر ژاپن و اروپا و آمريكا قرار گرفته و زينت بخش بسياري از مجموعه‌هاي خصوصي جهان است و  آنگونه که خود استاد گفته اند این  نگارخانه  دارای 40 سال تجربه طراحي و توليد  انواع فرش‌هاي تابلويي مثل چهره شخصي، منظره، صحنه‌هاي تاريخي، فرهنگي، مذهبي از نقاش‌هاي مشهور دنيا و ديگر تصاوير سفارشي است.

از کارهای تصویری این استاد می توان به پرتره های دبیرکل های سازمان ملل متحد UN ,معراج حضرت محمد ( ص ) , حضرت مسیح ( ع ) , درب خانه خدا , حلقه درویشان, غسل تعمید حضرت عیسی ( ع ) ,آخرین روز پمپئی , عروسی لوئی شانزدهم , شام آخر حضرت مسیح ( ع ) , بزم هارون الرشید ( 1001 شب ) پرتره سران و شخصیتهای معروف دنیا و دهها فرش دیگر اشاره کرد.

تابلو فرش معراج حضرت محمد (ص)، اثر استاد موسوی سیرت

تابلو فرش عروسی لوئی شانزدهم،اثر استاد موسوی سیرت

از جمله آثار ماندگار این استاد برجسته که می توان در مجموعه موزه فرش ایران دید اثری است که شامل 26 تخته قالی شاهنامه بایسنقری است . شاهنامه بایسنقری یکی از زیباترین نسخه های موجود شاهنامه است که در زمان پسران تیمور به تحریر در آمده است. استاد موسوی با مهارت حالت قهرمانان داستانهای شاهنامه را به زیباترین وجهی نشان داده و روح واقعی شاهنامه را جلوه گر ساخته استو

کم کم و در کنار این نوآوریها و تحولات، بافت فرشهای تصویری در اواخر دوره پهلوی بیشتر در قالب تابلو بافی و آنهم بافت تابلو فرشهای های تمام تصویری  از روی مدل،عکس و پوستر بتدریج  رواج پیدا کرده و قالیبافان بیشتری برای بافت چنین فرشهایی در برخی شهرهای بزرگ از جمله تبریز سوق پیدا کردند. در این زمان بافت فرشهای مینیاتوری بویژه مینیاتورهایی با طرح خیام که برگرفته از دیوان خیام بود نیز در بین بافندگان فرشهای تصویری در تبریز و  شهر سردرود در حومه آن  رایج بود که هم اکنون نیز کم و بیش  بافته می شوند.

اما تابلو فرش بافی پس از انقلاب اسلامی و در دوران جمهوری اسلامی رونق فراوان یافته و به وفور تولید شد. با توجه به جذابیتها و ویژگیهایی که تابلو فرش از لحاظ اندازه و نیز مدل و تصویر داشت روز به روز طرفداران بیشتری پیدا کرد و بافندگان بیشتری به سمت تابلو بافی سوق داده شدند. البته در ابتدا تعداد تابلو بافان کم بود چون هنر قالي‌بافي تصويري از پيچيدگي و ظرافت و مهارت يگانه و منحصر به فردي برخوردار است كه بافنده آن باید از تجربه و استادی کافی برخوردار باشد اما به تدریج بافندگان بیشتری از جمله بافندگان جوان بسمت این هنر گرایش پیدا کرده و با دیدن آموزشهای لازم در نزد استاد کاران این هنر بر تعداد آنها افزوده شد و نوآوریهایی در بافت و کیفیت  تابلو فرشها بوجود آمد. بعلاوه با گسترش روزنامه ها و پیشرفت هنر عکاسی  بویژه عکسهای رنگی و  بعدها با ورود کامپیوتر  و نرم افزارهای مختلف طراحی و در اواخر با ورود اینترنت و گسترش ارتباطات بین المللی بر کثرت مدلها و طرحهای بافته شده افزوده شد و تصویر بافی بعنوان یک پدیده جدید و متمایز در فرش ایران جای خود را باز کرد و این هنر بدیع بر آن است تا جای خود را همانند فرش ایران در بازاهای بین المللی نیز پیدا کرده و عرصه دیگری از هنر و توانایی این سرزمین را به دیده همگان بنشاند.

در پایان  لازم است یادآور شد که هم اکنون شهر سردرود در مجاورت تبریزی گوی سبقت را در تولید تابلو فرش از همگان ربوده و بعنوان قطب تولید تابلو فرش در ایران و جهان شناخته می شود. تکثر نوآوریها و انواع مدلهای تابلو فرش بویژه کدبندی تابلو فرش حاصل زحمات و تلاشهای شبانه روزی هنرمندان این شهر می باشد.

 در این بین می توان به یکی از هنرمندان بنام شهر سردرود اشاره کرد  که  تابلو فرشهای فاخر و هنری با ارزشی خلق می کند و بر آن است تا آثار نقاشان بزرگ را با رعایت تمام اصول هنری در قالب تابلو فرش خلق کند. استاد محمد مجیدی صاجب تولیدی تابلو فرش مجیدی در سردرود که دارای کارگاه متمرکز تابلو فرش بافی در شهر سردرود را دارد چندین نمونه از این آثار هنری خلق کرده است که در زیر چند نمونه آورده می شود.

استاد محمد مجیدی، هنرمند، طراح و تولید کننده تابلو فرش 

تابلو فرش تاراس بولبا (Taras Bulba)

                    تابلو فرش جشن عروسی خانواده بویار، ۱۸۸۳(اثر کنستانتین ماکوفسکی) 

تابلو فرش نگهبان شب (Night Watch)، اثر نقاش مشهور هلندی رامبراند

رفرانسها: 

[1] . مهدی کشاورز

[2] . پرویز تناولی

[3] . مهدی کشاورز افشار

[4] . فضل الله حشمتی رضوی

[5] . پرویز تناولی

 [6] . مهدی کشاورز افشار

[7] .بررسی طرحها و نقوش قالی های قاجار موجود در موزه فرش ایران,طیبه صباغ پور, دکتر مهناز شایسته فر

[8] .مهدی کشاورز افشار

[9] . پرتال مرکز ملی فرش ایران

[10] . بنیاد فرهنگی هنری فرش استاد رسام زاده

ارسال نظر
(بعد از تائید مدیر منتشر خواهد شد)
  • - نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.
  • - لطفا دیدگاهتان تا حد امکان مربوط به مطلب باشد.
  • - لطفا فارسی بنویسید.
  • - میخواهید عکس خودتان کنار نظرتان باشد؟ به gravatar.com بروید و عکستان را اضافه کنید.
  • - نظرات شما بعد از تایید مدیریت منتشر خواهد شد